به گزارش شهر، در مراسم بزرگداشت محمدرضا اصلانی که با 40 دقیقه تأخیر شامگاه 21 دیماه در خانه هنرمندان برگزار شد، مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان از محمدرضا اصلانی به عنوان چهرهی فرهیخته و خلاق یاد کرد و برگزاری این برنامه را در خانه هنرمندان به عنوان ادای دینی به پاس یک عمر تلاشهای هنری و فرهنگی این فیلمساز و شاعر توصیف کرد.
سینایی و تنها گناه محمدرضا اصلانی
همچنین در این مراسم خسرو سینایی متنی را خطاب به محمدرضا اصلانی خواند و تصریح کرد: صحبت دربارهی محمدرضا اصلانی به شناخت بسیاری نیاز دارد و برای اینکه سطحی سخن نگویم مجددا برخی از آثار این فیلمساز را دیدم.
این کارگردان یادآور شد: ما در 50 سال اخیر دور و نزدیک از هم کار کردهایم. نخستینبار چهل سال پیش در یکی از اتاقهای تدوین وزارت فرهنگ و هنر سابق، محمدرضا اصلانی را دیدم که با همراهی منوچهر طیاب در کار ساختن نخستین اثرش بود. در واقع اولینبار محمدرضا اصلانی ریتم کُند را در سینمای ایران مطرح کرد و بعدها به نام دیگران ثبت شد. من به محمدرضا اصلانی احترام میگذارم زیرا هر بار که شاهد رفتار این هنرمند و آثارش بودم هیچگاه دانش،شعور و سلیقه مخاطب را دست کم نگرفته است.
این سینماگر با تشریح و تعریف «فن و من»، همچنین رابطهی آنها تصریح کرد: محمدرضا اصلانی از آن دست سینماگرانی است که از فن و مهارتهای سینما و هنری برای تبیین من و فردیتش بهره میگرفت. من همواره ایشان را به عنوان کسی میشناختم که ذهن و ضمیر خویش را از تاریخ، ادبیات، فلسفه انباشته است و بازتاب این همه فهم و دانش در فیلمها و دیگر آثارش به وضوح دیده میشود، از این رو معتقدم مخاطب ناگزیر است که با دقت و تأمل بیشتری آثار اصلانی را دنبال کند.
وی ادامه داد:متأسفانه در روزگاری که بسیاری خوشحالاند، از شناخت ژان لوک گدار اما خود را بینیاز از شناخت محمدرضا اصلانی میدانند که پنجاه سال است کار میکند، این جای تأسف دارد. به اعتقاد من تنها گناه محمدرضا اصلانی این بود که همرنگ جماعت نشد و تسلیم سلیقههای نازل بازار نشد و همواره با حفظ استقلال کار خودش را کرد.
خسرو سینایی در بخش دیگری از صحبتهایش با یاد کردن از فیلمهای «شطرنج باد»، «چیق»، «آتش سبز» به طرح دیدگاههایش درباره این آثار از محمدرضا اصلانی پرداخت و تصریح کرد: وقتی که اصلانی فیلم «تهران هنر مفهومی» را ساخت من به او غبطه خوردم و از خودم پرسیدم، چرا من این فیلم را نساختم، البته هرگز حسادت نکردم. سالها فکر میکردم فیلمی بلند بسازم که چون اثری موسیقیایی باشد و اصلانی در این فیلم به آن ایده دست پیدا میکند.
سپانلو: اصلانی به تلویزیون باج نداد
همچنین محمدعلی سپانلو گفت: دربارهی شخصیت پیچیده و خلاق محمدرضا اصلانی میتوان بسیار سخن گفت. نیم قرن از آشنایی ما میگذرد، نیم قرن پیش محمدرضا اصلانی با نخستین کتابش به تهران آمد و آلاحمد دربارهی آن اثر مقاله نوشت.
این شاعر با مروری بر زمینههای فرهنگی، تربیتی این فیلمساز تصریح کرد: محمدرضا اصلانی در آن سالهایی که فیلم «سمک عیار» را در تلویزیون ساخت علیرغم اینکه، تلویزیون محدودیتهای خاص خودش را داشت و دارد اما به تلویزیون باج نداد و آنچه را که میخواست خلق کرد و این ویژگی در همهی فعالیتهای هنری، ادبی اصلانی دیده میشود. به اعتقاد من کاری را که اصلانی پنجاه سال پیش شروع کرد حالا زبان بخشی از سینمای نسل جوانتر شده است و همانطور که آندره مارلو میگفت باید داستانهایی نوشته شود تا آیندگان براساس آنها زندگی کنند؛ به معنایی این اتفاق و تأثیر سینمای اصلانی بر جوانترها دیده میشود. در بخشهایی دیگر من اما فکر میکنم که جامعه ایرانی بیشتر مثل رمانهای اسماعیل فصیح زندگی میکند. تفکر هنری، فلسفی در ذهن و آثار اصلانی در هم آمیخته است وبیجهت نیست که برنامهی بزرگداشتش عنوان کاشف از یاد رفتهها گرفته است.
سپانلو به تجربه همکاریاش با اصلانی در فیلم «تهران هنر مفهومی» پرداخت و تصریح کرد: محمدرضا اصلانی گفتار فیلم را بر اساس شعرهای انتخابی از من تنظیم کرد و به اعتقاد من اصلانی در این فیلم نگاهی خلاقانه دارد و اثری ماندگار را خلق کرده است.
درویشی: او بر لبه تیغ این جهان لغزنده حرکت کرده است
به گزارش ایسنا، محمدرضا درویشی از دوستان و همکاران اصلانی از این هنرمند به عنوان فیلمساز، شاعر، نویسنده، مترجم، متفکر و روشنفکر یاد کرد و در بخشهای دیگری از صحبتهایش با برشمردن خصلتها و ویژگیهای روشنفکر تأکید کرد: محمدرضا اصلانی در شمار معدود روشنفکرهایی است که تمرکز و تعمق خاصی در جهان خیال و واقعیت دارد. او در پنجاه سال کار هنریاش بر لبه تیغ این جهان لغزنده حرکت کرده است.
او در بخش دیگری از صحبتهایش با مرور بر مفهوم مجاز و حقیقت در آموزههای فرهنگ عرفانی ایران دربارهی فیلم «تهران هنر مفهومی» تصریح کرد: اصلانی در این فیلم پی باز تولید شهر نیست بلکه سعی میکند صورتهای مجازی و بازتابهای تهران را در آینهها دنبال کند و از رهگذر این تلاش مخاطب را به چالش میکشد و این منظر و نگاهی که تقابل مجاز و حقیقت را پیش میکشد نه فقط تفکر محمدرضا اصلانی بلکه یک جهانبینی ریشهدار در حکمت و عرفان ایرانی است.
حمیدرضا اردلان نیز با بحث درباره مانفیست تصریح کرد: مانفیست به معنای آشکارگی است. در جهان پرگوی، شلوغ و مصرفزدهی امروز که بر علیه تمرکز و تذکر است، فیلمساز بزرگ ایرانی محمدرضا اصلانی به شغل آشکارگی صامت اشتغال دارد.
در ادامهی برنامه، پس از نمایش فیلم مستند محمدرضا اصلانی ساخته لیلا خلیلزاده و اهدای لوح تقدیر خانه هنرمندان توسط فرهاد ورهرام مستندساز و سودابه فضائلی به این سینماگر، محمدرضا اصلانی در سخنانی تصریح کرد: آنچه در این مراسم گفتند نه از برای من که از برای سرزمین بزرگ ایران و فرهنگ دیرین این سرزمین است. من هم جزء خُردی از این سرزمین و فرهنگ هستم. در این شب و صحبت دوستان من بیش از گذشته به جزء بودن خود پی بردم و خودیافتن را بار دیگر درس گرفتم. نمیدانم از دوستان چگونه تشکر کنم؟
این شاعر و مستندساز خاطرنشان کرد: از بس عادت کردهام به اینکه دیده نشوم، الان نمیدانم چگونه از همه آنها که حضور دارند، تشکر کنم. در واقع با گمشدن، انسان میتواند با خود باشد اما وقتی پیدا شد دیگر با خود نیست و با خود بودن بسیار سخت و دشوار میشود. شهرهای بزرگ را جای خوبی برای گمشدن میدانند و گویی در این گمشدنها یک لذت روانی وجود دارد.
وی سخنانش را اینگونه ادامه داد: "حلاج" بر این گم شدن تصریح دارد و میگوید من در جهان گم شدم. به هر روی من در این گمشدنها هنوز هم هستم. علیرغم همه نبودنها تاریخ با این هنوز هستم، ساخته میشود. من برای ستایش فرهنگ ایرانی کار کردهام. ملتی که به ظاهر همواره از قدرتها شکست میخورد اما به واقع میبینیم که همه قدرتها از مردم ایران شکست میخورند. فرهنگ ما چون تیزابی بسیاری از چیزها را در خود حل کرده است و من نیز در تیزاب فرهنگ ایران حل شدهام، آنها که نمیدانند و مدام فحش میدهند باید بدانند دوستانی که با حرفهایشان خجالتم دادند من در این سخنان حل شدم و بعد از عمری خنجر خوردنها هنوز هستم و ممنونم که شما دوستداران هنر و ادبیات هستید.