به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مسئله طرح بعد از مدرسه در فرهنگسراها، صرفاً نقایص نظام آموزشی یا ترویج آموزش مشارکتی نیست چه اینکه وظیفهی سازمانهای فرهنگی هنری در حوزه سبک زندگی تعریف شده است و این نهادها برای پیگیری موضوعات آموزشی مدرسهای و تکمیلی مدرسه رسالتی ندارند.
مسئله این طرح، دقیقاً ایجاد بهانهای برای مبارزه با مضرات جامعه شبکهای در نظام تربیت و رفتار است.
تافلر و کاستلز در کتابهای پیش نگر خود درباره جامعهای سخن میگویند که تحت تأثیر شکلگیری شبکههای سایبری و اجتماعی از هم میپاشد.
از نظر تافلر جامعه شبکهای، ناقوس خانواده هستهای را به صدا درخواهد آورد و این گرچه در کشورهای غربی با وضع خانوادگی خاص آنها یک معنی اخلاقی خاص خودش را دارد اما در کانتکس فرهنگ سنتی و دینی این فروپاشی جلوهی دیگری دارد.
اولین نمود رخنمایی پارادایم عصر ارتباط شبکهای در این جوامع فعال شدن گسل دانشی و بینشی نسلها است.
امروزه بسیاری از ما به خاطر وجود این رفتار، شکل ارتباطاتمان تغییریافته است. تجربه میگوید رفتار و بلکه ارتباطات عادی افراد نیز در پی این نوع زندگی شکل خاصی پیدا میکند.
جامعه شبکهای تحقق پیام مک لوهان درباره اتحاد رسانه و انسان است. این یعنی حتی بدون موبایل هوشمندتان هم حوصله و انگیزه و مهارت گفتگوی مؤثر با دیگران را ندارید.
شما مثل موبایلتان هستید. به جای زن و شوهر دو موبایل و بجای بچهها و والدین چند موبایل هوشمند به هم متصلاند، حتی زمانی که موبایلی در کار نیست.
جامعه شبکهای شده دقیقاً عصر جدائی را در وسط عصر ارتباطات بازآفریده و شاه بنیاد هویت انسانی یعنی مسئلهی انس از بین رفته است.
در چنین شرایطی جمعکردن پدر و مادر برای آموزش دیدن و آموزش دادن -تحت پوشش تسهیلگر- خودش تجربه یک سبک زندگی است.
محمدصادق دهنادی